خب خب خواستم بگم این آخرین پارتع! چند روز دیگه فیک جدیدو مینویسم و آپلود میکنم!:)♡ لایک یادتون نره!
اون شب یونگی اومد رو مبل خوابید و تورو فرستاد که رو تخت بخوابی!:)
صبح ساعت 7 باید میرفتی و مدرکت و بهشون نشون میدادی و کلی کار اداری انجام میدادی اما اون شب از خوشحالی خوابت نبرد!
بعد از چند ساعت نگاه کردن به درو دیوار حوصلت سر رفت! از اتاق رفتی بیرون و رفتی نشستی رو مبل روبه روی یونگی!:)
با دقت به صورتش نگاه کردی!:)
اون زیادی قشنگ بود! اما خب هنوزم این سوال برات پیش اومده بود که چرا بهت کمک کرد بدون هیچ شناختی از قبل؟!:) رو مبل دراز کشیدی و به صورت بدون نقصش نگاه کردی!:) به چشمای بستش!:) و مدام این سوال که چرا بهت کمک کرده تو ذهنت بود!:)
نفهمیدی چیشد که خوابت برد!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
24 لایک
عاااالی بود
واقعا ممنونم که خوندید همایت کردین لایک کردین و کامنت گذاشتین!:)💜❤
بدون شماها نمیشد!:)💚
چقدر قشنگ بید :)
مرسیییییی!:)💜💜💜
مرسیییییی!:)💜💜💜
خواهش :)